جدول جو
جدول جو

معنی کم کم - جستجوی لغت در جدول جو

کم کم
تدریجا
تصویری از کم کم
تصویر کم کم
فرهنگ واژه فارسی سره
کم کم
صدای کلنگ چاه کن هنگام چاه کندن یا نقب زدن، ریگ روان
تصویری از کم کم
تصویر کم کم
فرهنگ فارسی عمید
کم کم
کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، رفته رفته، کیچ کیچ، نرم نرم، جسته جسته، آرام آرام، خوش خوشک، متدرّج، خوش خوش، پلّه پلّه، اندک اندک، خرد خرد، آهسته آهسته، نرم نرمک، تدرّج
تصویری از کم کم
تصویر کم کم
فرهنگ فارسی عمید
کم کم
اندک اندک
تصویری از کم کم
تصویر کم کم
فرهنگ لغت هوشیار
کم کم
((کُ کُ))
ریگ روان
تصویری از کم کم
تصویر کم کم
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم کمک
تصویر کم کمک
اندک اندک کم کم، بتدریج: (کم کمک و ضع زنان تغییر کرد وان تطور در سخن تاثیر کرد)، (بهار)
فرهنگ لغت هوشیار
دلیری کردن، تشدد کردن تغییر نمودن: تو نیز اکنون مکن محکم کمانی بدل یادآر مهر سالیانی. (ویس ورامین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکم کمانی
تصویر محکم کمانی
استواری کمان، زور آوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محکم کمان
تصویر محکم کمان
کسی که کمانش استوار و سخت باشد سخت کمان، زور آور دلیر
فرهنگ لغت هوشیار